نشر فرهنگ و ادب
در تبعید
گفتگو با مسعود
مافان، مدیر نشر باران
نوشین شاهرخی
شهرزادنیوز:
14.01.2008
نشر باران، یکی از نشرهای معتبر و پرکار خارج از کشور، در
سال 1991 آغاز به کار کرد. در این 17 سال باران بیش از 250 کتاب منتشر کرده
و همچنین
ناشر و بنیانگذار چندین فصلنامه و نشریهی ادبی نیز بوده است که آخرین آن
فصلنامهی باران میباشد و تاکنون 16 شمارهی آن منتشر شده است.
در این راستا با مدیر نشر، مسعود
مافان، در رابطه با ضرورت و مشکلات نشر در تبعید
به گفتگو نشستیم.
ضرورت نشر در
تبعید را چگونه میبینید؟
- همانطور که میدانیم از فردای
بهقدرت رسیدن استبداد مذهبی در ایران، آزادی و
آزادی بیان بیش از پیش مورد حمله قرار گرفت و لحظه
به لحظه دامنهاش وسیعتر شد؛ بهطوریکه حتی
بسیاری از مبلغین افکار اسلامی که دیدگاههای
متفاوت داشتند حق ابراز وجود پیدا نکردند و سرکوب
شدند تا چه رسد به روشنفکران لائیک و طرفداران
ادیان دیگر.
در آن دوره، آثار بسیاری از
نویسندگان در داخل ایران توقیف شده بود. پس،
نخستین انگیزهها برای شکلگیری نشر در خارج از
کشور، نوعی مبارزه و «نه» گفتن به سیستم سانسور
حکومت اسلامی بود که در مقابل ابراز هر اندیشهای
جز اندیشهی خود مانعتراشی میکرد.
بهمرور این انگیزه ابعاد بیشتری
یافت که میتوان همهی آنها را بهطور کلی، به
این ترتیب بازگو و جمعبندی کرد:
1- ادامهی نوعی مبارزه با حکومت اسلامی.
2-
ایجاد فرصتی برای انتشار آثار
نویسندگانی که: الف: در تبعید زندگی میکنند.
ب: به سیستم انتشار کتاب در ایران اعتراض دارند.
ج: در داخل کشور زندگی میکنند اما امکان انتشار آثارشان یا
بههیچوجه وجود ندارد، یا بدون سانسور ممکن نیست.
3-
ایجاد فرصتی برای بازچاپ آثاری که
در ایران توقیف شدهاند.
چرا نشر فارسی در خارج از مرزهای ایران را نشر
تبعید میدانید؟
-
وقتی محصول فکر و اندیشهی یک
نویسنده و هنرمند در سرزمینش اجازهی انتشار
نمییابد آن محصول هنری در هرکجای دنیا که منتشر
شود، چه خالقش در وطنش زندگی کند و چه از آن رانده
شده باشد، یک اثر تبعیدی است. اثر نویسندهای که
در وطنش زندگی میکند، اما اندیشهاش اجازهی
انتشار نمییابد، تبعیدی در وطن است. چه رسد به
نویسندهای که به اجبار وطنش را ترک گفته تا جان
خود را نجات دهد و بتواند با بیان آزادانهی
اندیشهی خود تاثیری در این زمینه بگذارد. اگر نام
این تلاش را نشر در تبعید نگذاریم، نمیدانم چه
باید گذاشت. مگر اینکه با بار سیاسی تبعید مشکلی
داشته باشیم. نخواهیم خودمان را درگیر با حکومت
اسلامی و انواع و اقسام گرایشات درون آن کنیم و
مصلحتجوییمان بخواهد روند تاریخی ملتی را تغییر
دهد.
نشر در تبعید» و «ادبیات تبعید»، اصطلاح از خود درآوردهی
فعالان فرهنگی ایرانی که ناچار به ترک وطن شدهاند
نیست. اگر تنها به ادبیات و فرهنگ همین یکصدسال
اخیر در جهان نظری بیاندازیم، با انبوه تولیدات
ادبی و فرهنگی روسها، آلمانیها، لهستانیها،
امریکایلاتینیها و صدها نویسنده و محققی که از
خانه و کاشانهی خویش چه بهزور و چه بهناچار
گریختهاند روبهرو میشویم. آثار آنها علاوه بر
نشر افکار خویش شاهد و سند ماندگاری هستند علیه
استبداد. امروزه ادبیات تبعید در دانشگاههای
مختلف دنیا جزو حوزههای اصلی مطالعات دانشجویان
ادبیات و جامعهشناسی شده است.
از مشکلات ناشرین
در تبعید برایمان بگویید؟
- کار نشر در سراسر جهان کاری ایدهآلیستی و آرمانی است.
بهجز چند سازمان انتشاراتی بزرگ دنیا که وابسته
به کارتلها و سرمایههای بزرگ هستند، صدهاهزار
ناشر در سراسر جهان سندی هستند برای این ادعا که
کار نشر اگر از حمایت برخوردار نباشد نمیتواند
سرپا بایستد. 1- چراغ نشر را در وهلهی نخست مخاطب
روشن نگه میدارد. اگر مخاطبی نباشد دیگر عرضهی
کار معنایی نخواهد داشت. متاسفانه ما در این زمینه
با یک زخم کهنه روبهرو هستیم. همانطور که بارها
در گزارشهای مختلف تاکید شده سطح کتابخوانی در
میان ایرانیان پایین است. چه در داخل و چه در
خارج.
2- مشکل دیگر مشکل توزیع کتاب است که به پراکندگی ایرانیان
در کشورهای مختلف برمیگردد.
3- بازگشت سرمایه یکی دیگر از مشکلات اساسی ناشران خارج از
کشور است. در شرایطی که ناشر با فاصلهی زمانی
اندکی پس از چاپ کتاب باید هزینههای مربوط به چاپ
آن را بپردازد، ماهها و شاید چند سال بعد موفق به
جمعآوری پول فروش کتابها میشود. و چه بسا در
مواردی اصلاً موفق نمیشود.
4- هزینهی سرسامآور پست.
5- بازاریابی و تبلیغ کالایی فرهنگی به نام کتاب.
اینها فقط مشکلات حرفهای بود. از تهدیدها و مشکلات امنیتی
بگذریم که در این سالها گریبان بسیاری از
نویسندگان، هنرمندان، ناشران و منتقدینِ حکومت
اسلامی را گرفته است.
چگونگی بقای
ناشرین را چگونه ارزیابی میکنید؟ بر اساس چه
امکاناتی؟ امکانات دولتی چقدر در این بقا نقش
دارند؟
- از سال 1357 تاکنون بیش از 400 سازمان انتشاراتی و
نهادهایی که کتاب منتشر کردهاند و میکنند، در
خارج تاسیس شده است. از این تعداد حدود 40 سازمان
و نهاد همچنان به کار مشغولند. برخی از این
نهادها در کنار کار نشر، حرفهای دیگر داشتهاند.
برخی، کار چاپ و گرافیک کردهاند. برخی بهفروش
مواد غذایی در کنار کار کتاب اقدام کردهاند. برخی
شبها به کار تاکسیرانی یا کار در مرکزی دیگر
مشغول بودهاند و روزها به کار نشر و کتاب
پرداختهاند و برخی هم مثل ما در نشر باران، روزها
در مراکزی دیگر استخدام هستند و عصرها، شبها و
روزهای تعطیل بهکار نشر میپردازند.
کار نشر بدون حمایت
دولت، نهادهای فرهنگی و بنیادهای مختلف جهان کاری
غیر ممکن است. خوشبختانه در اروپا و امریکا چنین
امکاناتی، گاه به کمک ناشرین میرسند؛ حتی اگر
کمکهایی ناچیز باشند. نشر باران در طول 17 سال
فعالیت خود بهجز 4 سال که هیچگونه کمکی دریافت
نکرده است، هر سال از حمایت بخش کمکهای مالی
زبانهای اقلیت ادارهی فرهنگ سوئد برخوردار بوده
است. اگرچه میزان این کمکها بهطور متوسط 15 درصد
هزینههای سالیانهی ما را تامین میکند، اما کمکی
بوده که توانسته ما را در کار انتشار پابرجا
نگهدارد. کمک فرهنگی البته به تنهایی بهمعنای
سرپا نگه داشته شدن نیست. در همین سوئد ما
سازمانهای انتشاراتیِ بسیار خوب و پرکاری مثل
انتشارات افسانه و انتشارات عصر جدید داشتهایم که
هم پرکار بودند و هم مانند ما از امکانات ادارهی
فرهنگ برخوردار بودند، اما مشکلات اقتصادی
ناچارشان کرد با کلی بدهکاری کار را تعطیل کنند.
همچنان که اخیراً ما نیز چندین بار بهطور جدی به
این اتفاق فکر کردهایم.
بازار
کتاب در خارج از کشور؟ آیا داخل کشور نیز کتابهای
چاپ خارج به فروش میرسند؟
- کتابهای چاپ خارج به این دلیل در خارج چاپ میشوند که با
مشکل سانسور روبهرو هستند. کتابی که در خارج چاپ
شود نمیتواند خارج از روابط شخصی در بازار کتاب
ایران بهطور رسمی بهفروش برسد. دلیل آن هم بسیار
ساده است. در سیستمی که نویسنده آزادانه نمیتواند
فکر و تخیل خود را روی کاغذ بیاورد کتابفروش هم
نمیتواند آزادانه کتابی که دوست دارد عرضه کند.
این محصول دایرهی بستهی استبداد است. دیگر این
که هزینهی چاپ کتاب در خارج چندین برابر چاپ در
ایران است. کتابهای چاپ خارج اما در همهی این
سالها در بازار سیاه و غیر رسمی ایران چاپ و
تکثیر شده است.
کتابهایی که
زنان چاپ میکنند، تا چه اندازه هست و کلا چند
درصد کل چاپها را در بر میگیرد؟
- در سالهای اخیر شاهد رشد تدریجی میزان کمی کتابهایی
هستیم که توسط زنان منتشر میشوند. در پنج سال اول
تبعید سهم زنان از نشر فارسی در تبعید حدود 6 درصد
بود. این رقم تاکنون به حدود 20 درصد افزایش پیدا
کرده است. آثار برخی از نویسندگان زن در خارج از
کشور، جزو پر تیراژترین کتابهای خارج بودهاند.
از آن میان میتوان آثار شهرنوش پارسیپور،
مهشید امیرشاهی و مهرانگیز کار را
نام برد. در این سالها از میان خاطراتی که از
زنان وابسته به حکومت پهلوی دوم منتشر شده، خاطرات
فرح دیبا (کهندیارا) جزو
کتابهای پرفروش خارج از کشور بهشمار میرود. در
زمینهی خاطرات زندان نیز، کتاب حقیقت سادهِ
منیره برادران فروش خوبی داشته است. از
کتابهای زنان شاعر نیز باید به تجدید چاپ کتاب
فروغ فرخزاد اشاره کرد که در خارج از ایران
بیشترین تیراژ را تاکنون داشته است. مجموعه
شعرهای مینا اسدی، نیز با تیراژ خوبی نسبت
به جمعیت ایرانیان خارج از کشور چاپ و عرضه شده
است. البته دادن اطلاعات دقیق در این زمینه نیاز
به یک تحقیق مفصل دارد. در حوزه کتابهای پژوهشی،
از نویسندگان زن کتاب پرفروش نداشتهایم اگرچه
پژوهشگران زن کتابهای بسیار ارزندهای نوشتهاند
که مخاطبان فرهیخته و متخصص را جذب کرده است. مثل
کتاب مقدمهای بر ادبیات تبعید
نوشته ملیحه تیرهگل اما این کتابها فروش
بطئی و مخاطب خاص خود را داشتهاند.
بیشتر در چه
زمینههایی کتاب چاپ میشود؟ چه کتابهایی بیشتر
خواننده دارد؟
- تا به امروز بیش از 6 هزار عنوان کتاب در خارج از کشور و
در تبعید چاپ و منتشر شده است. در دورههای مختلف
وضعیت متفاوت بوده است. در دورهای کتابهای شعر،
سیاست، خاطرات و داستان و رمان بیشتر منتشر میشد
اما کتابهایی که بیشتر مخاطب دارند و خوانده
میشوند بهترتیب کتابهای تحقیقی و پژوهشی در
زمینهی تاریخ، نقد فرهنگ دینی و سیاسی، کتابهای
خاطرات بهطور کلی، و بهطور مشخص خاطرات زندانیان
حکومت اسلامی، و در نهایت داستان و شعر بوده است.
با سپاس از شما
مسعود مافان که دعوت شهرزادنیوز را برای این گفتگو
پذیرفتید
|