شهرزاد نیوز:
نشر فروغ از سال
1999 در شهر کلن آلمان بنیان گشت و برای
گرامیداشت یاد و خاطرهی بانوی شعر معاصر
ایران فروغ فرخزاد، نام فروغ را بر خود
نهاد. این نشر تاکنون چهل عنوان کتاب
منتشر کرده است. در ادامهی گفتگوی
شهرزادنیوز با ناشران ایرانی خارج از کشور
این بار با حمید مهدیپور، یکی از همکاران
نشر فروغ به گفتگو نشستیم.
نشر در خارج از کشور را چگونه ارزیابی
میکنید؟
نشر خارج کشور مدتهاست که از اعتبار و
وزن بالایی در مجموعه نشر ایران (داخل و
خارج) برخوردار است. این موقعیت و تاثیر
آن بر حیات قرهنگی و سیاسی جامعه ایرانی
تا چند دهه قبل پیش بینی هم نمیتوانست
بشود. امروز بدون در نظر گرفتن تولیدات
نشر خارج کشور نمیتوان جایگاه درست گسترش
فکر و اندیشه را در جامعه ایران تعیین
کرد. پروژه بخصوصی هم برای وزن بخشیدن به
نشر در خارج وجود نداشته است. بلکه حضور و
احساس مسئولیت صاحبان اندیشه و فرهنگ و
دوستداران فرهنگ و اندیشه موجب گردیده که
طی بیش از دو دهه و نیم به تدریج
مجموعهای از آثار نوشتاری در گستره فرهنگ
ساخته و پرورده شوند که در تاریخ نشر
ایران برای همیشه ثبت میگردند. اهمیت این
تلاشها و فعالیتها هنگامی نمایانتر
میگردند که مشکلات عدیده این کار را در
خارج کشور در نظر داشته باشیم: مشکلات
مالی، پراکندگی وسیع ایرانیان در اروپا،
آمریکا، کانادا، آسیا و استرالیا و کمبود
وقت.
تولیدات فکری خارج از کشور از چه سنخی
میباشند؟
تولیدات نشر خارج را میتوان مثل داخل و یا
هر جای دیگر دستهبندی کرد. دسته اصلی
کتابهای نشرخارج که به این نشر هستی
بخشیدهاند، آنهایی میباشند که نویسندگان
و یا مترجمین آنها حرف برای گفتن دارند،
تلاش کردهاند اثری بیافرینند که یا در
زمینه فرهنگ و تاریخ بر ابهامی روشنی بخشد
و به این ترتیب به جامعه انرژی فکری دهد و
یا از لحاظ هنری، مثلا رمان و داستان به
خواننده بهرهای برساند. همچنین ادبیات
زندان را داریم که برای اولین بار در
تاریخ نشر ایران به گستردگی به وجوه مختلف
پدیده زندان، شکنجه، اعدام و کشتار
زندانیان و چرایی آن پرداخته است. روشن
است که واکاویدن فاجعه انقلاب اسلامی و
تبعات آن از جمله شکلگیری جامعه چهار
میلیونی خارج کشوری انگیزه و موضوع بسیاری
از این کتابهاست. نشر خارج از آغاز
شکلگیری علیرغم مشکلات و کاستیها در
کنار و همراه این دسته از نویسندگان،
مترجمین، پژوهشگران و محققین بوده است.
دستهای
از کتابها و نوشتهها را اما با کمی تلخی
میشود اقدامات رواندرمانی تلقی کرد که
نویسندگان به آن پناه میبرند و حظی برای
خود و دردسری برای دیگران درست میکنند.
دیگرانی که در قسمتهای مختلف چرخه تولید
کتاب (نشر و توزیع تا فروش) مشغولند از
حروف نگار گرفته تا در آخر خوانندگان
احتمالی بیتقصیر و یا کمتقصیر. این دسته
از کتابها با توجه به وضعیت ویژه ما
ایرانیان تبعیدی و در تبعید مانده کم هم
نیستند.
پس چه کسی این کتابها را به چاپ میرساند
و با چه سرمایهای؟
اغلب خود نویسندگان با سرمایه خودشان.
تفاوت ناشران فارسیزبان را با ناشرین
اروپایی چگونه میبینید؟
برای عده ای از خوانندگان جالب است بدانند
که چگونه از نویسنده ای مثلا اروپایی که
صاحب نام هم باشد کتابی منتشر میگردد و ما
به چه نحو کتابی را از نویسندگان مطرح
خودمان در خارج کشور منتشر میکنیم.
سیاست
نشر هر ناشری که نگاه معینی هم به فرهنگ
جامعه خود دارد بر پایه داد و ستد فکر و
اندیشه از یک سو با مولفان و مترجمان و از
سوی دیگر با مردم کتابخوان تنظیم میگردد.
در اروپا ناشرین مطرح برای پیشبرد سیاست
نشرشان هیئتها و یا افرادی را که تسلط
نسبی بر تولیدات فرهنگی جامعه دارند در
بنگاه نشر و یا جنب آن سازمان دادهاند که
ناشر بر اساس سنجش و رایزنی با این افراد
پیشنهاد تالیف کتابی را در زمینهای معین
به نویسندهای میدهد و یا اینکه کتاب
ارائه شده توسط نویسندهای را برای نشر در
اختیار میگیرد. از این لحظه به بعد مولف
و یا مترجم از حقوقی برخوردار میگردد که
گاهی بسیار بیش از مقدار لازم برای پیشبرد
یک زندگی کاملا مرفه در اروپاست. ناشر پس
از دریافت کتاب آنرا برای ویرایش در
اختیار ویراستاران قرار داده و مراحل فنی
آماده سازی کتاب، حروف نگاری، صفحهبندی،
نمونه خوانی، طراحی جلد، انتخاب قطع کتاب،
انتخاب کاغذ و نهایتا چاپ انجام می شود و
کتاب آماده توزیع می گردد.
نشر خارج
اما نمی تواند و یا تاکنون نتوانسته به
نویسنده و یا مترجمی پیشنهاد تالیف و یا
ترجمه کتابی را بدهد و یا حتی حق تالیف در
خوری بپردازد. نویسندگان خوبی داریم که
بخشی از کار نشر را هم خودشان انجام می
دهند و کتاب حاضر و آماده را که فقط باید
در چاپخانه چاپ بشود به ناشر می سپرند. از
طرف دیگر نشر خارج کتابهای خوبی را چاپ
کرده که گاهی برای برگشت سرمایه به کار
رفته (در مقیاس اروپایی البته ناچیز) باید
چند سال تحمل کند.
حمایت ایرانیان در تولیدات فکری مکتوب
چگونه است؟
اینکه
گفته میشود ایرانیها کتابخوان نیستند و
از نویسنده و ناشر و کتاب فروش حمایت
نمیکنند بطور نسبی (در مقایسه با
اروپائیان) نادرست نیست. همچنان که این هم
درست است که ایرانیها بطور نسبی برای
جامعه خودشان تولیدات فکری درخوری
نداشتهاند، دقیقتر اینکه باز بطور نسبی
نویسنده و ناشر با فکر و با حمیتی
نداشتهایم وگرنه چگونه میخواهیم این
فاصله چند سد ساله فکری را با اروپائیان
مثلا در زمینه نقش مذهب در جامعه توضیح
دهیم. چرا باید تازه در آغاز مقالات و
پژوهشهای پارهای از نویسندگانمان گفته
کانت، فیلسوف قرن هیجده اروپا، که : «
روشنفکری بدر آمدن آدمی است از نابالغی
خود کرده اش» راهبر خواننده به متن درون
باشد و یا اینکه اندیشهستیزی و زمینههای
آن را در جامعه مان بررسی کنیم .
تولیدات
فکری و دادن انرژی فکری به مردم در جوامع
پیشرفته بدون بکارگیری سرمایههای قوی
(شخصی و یا دولتی) امکانپذیر نیست. در
جوامعی مثل ما تاکنون روشن شده که این کار
بدون حمایت دولتی تنها در سطح محدودی میسر
است. نشر خارج اما هیچ حمایت دولتی ندارد
و حمایت های دولت ایران هم در داخل روشن
است که فقط متوجه آثار به خصوصی است و
آنچه نصیب نشر پویاست سانسور است و
محدودیت.
کتابهایی که زنان چاپ
میکنند چند درصد کل چاپها را در بر
میگیرند و تا چه اندازه مخاطب دارند؟
شاید بشود گفت که چهل درصد تولیدات چاپ
خارج کشور مربوط به زنان است و یا زنان
بعنوان نویسنده و مترجم در آن نقش دارند.
در زمینه پژوهش در موقعیت زن در جامعه و
یا خاطرات زندانیان زن که در تاریخ ادبیات
ایران تا کنون سابقه نداشته و همچنین رمان
و داستان. از جمله بیشترین رمانهای خوب
عرضه شده در خارج کشور مربوط به نویسندگان
زن میباشند.
بازتاب کتابهای چاپ خارج از کشور در
ایران چگونه است؟
مخاطبین تولیدات فکری خارج در داخل ایران
قابل توجهاند . آثار زیادی از مولفین و
مترجمین ایرانی ساکن در خارج کشور در
ایران منتشر می گردند. بسیاری از آثار
منتشره در خارج در ایران مجددا ( البته
اغلب متاسفانه پس از سلاخی) چاپ و توزیع
می گردند. ولی از محل این توزیع و فروش در
داخل کشور چیزی که به نشر خارج کمکی کند
برنگشته است. حال آنکه نشر داخل کشور
بازار خوبی در خارج دارد و فروش کتابهای
منتشرشده در ایران کمک موثری است به باز
تولید نشر داخل.
میتوانید برخی از مشکلاتی را که همواره
با آن مواجه هستید، برشمارید؟
در کنار مشکل مالی، نشر خارج با پراکندگی
وسیع ایرانیان مخاطبش در سراسر دنیا مواجه
است. امری که موجب میشود هزینه تهیه
کتاب، با توجه به هزینههای ارسال، برای
پارهای از علاقهمندان طوری بالا رود که
از خیر تهیه کتاب میگذرند. در برخی
شهرهای اروپایی ایرانیان موفق شدهاند با
همیاری شهرداریها و کتابخانههای عمومی و
یا مشارکتهای خود ایرانیان کتابخانههای
فارسی دایر کنند که کمک موثری است برای
بالا نگهداشتن میزان علافهمندی
کتابخوانان.
مشکل
دیگر محدود بودن مخاطبین این نشر در خود
خارج کشور به نسلی است که زندگیشان در
خارج کشور اساسا با تبعید شروع شده و
فرزندان این نسل مطالعاتشان بیشتر به
زبانهای خارجی است تا فارسی. در نتیجه
وضعیت نشر خارج تا حد زیادی با وضعیت این
نسل و علاقهمندیهایش گره خورده است.
با سپاس از شما آقای مهدیپور که
در گفتگو با شهرزادنیوز شرکت کردید.
http://www.shahrzadnews.org/article.php5?id=832
|