نوف سایت ادبی نوشین شاهرخی

بازگشت به صفحه قبل

التقاط (eclecticism) چیست؟

التقاطی (eclectic) کیست؟

شرح و شناخت یک واژه

دکتر بهرام گرامی

قبل از انقلاب اسلامی، مردم عادی ایران با واژه التقاطی آشنا نبودند. در اوان انقلاب، این واژه بر سر زبان‌ها افتاد و بسیاری معنی آن را دریافتند. در زبانزد امروزی، برخی مردم واژه التقاطی را به غلط به معنی آدم هُرهُریمذهب و بی‌ثبات در عقیده، و گاهی همسو با جریان‌های غالب می‌دانند، در حالیکه التقاطی در اصل یک اصطلاح فلسفی بوده و سابقه دیرینه دارد.

  • من هیچوقت اهل سیاست نبوده‌ام. راستش را بخواهید برای سیاست اهلیت قائل نیستم. مهمترین کار سیاسی‌ام در چند سال گذشته خواندن خاطرات دکتر علی اکبر "سیاسی" رئیس دانشگاه تهران در بیش از نیم قرن قبل بوده است!

◄ادامه در►

"آبِ زیـــر کـــاه"

در ادب فارسی

دکتر بهرام گرامی

  • روشن است که عبارت آب زیر کاه به معنی آبی هست که در زیر کاه پنهان باشد، ولی در اصطلاح عامّه آب زیر کاه به آدم مکّار و حیلهگر، ناصاف و ناصادق، و غیر قابل اعتماد گفته می‌شود که در ظاهر خوب و در باطن فتنهانگیز است و به صورت حق به جانب در انجام مقاصد خود بر می‌آید. ضرر و خطر چنین کسی که در لباس دوست و خیرخواه ظاهر می‌شود از دشمن علنی که با چهره دشمن به میدان می‌آید بیشتر است.

◄ادامه در►

زيره به کرمان بردن ...

و

مَثَل های مشابه در ادب فارسی

دکتر بهرام گرامی

  • زيره تخم گياهی است علفی و يكساله كه در انگليسی Cumin و در عربی کَمون ناميده می‌شود. در ادبیات فارسی، به ویژه در اشعار مولوی، نیز واژه کمون بجای زیره آمده است. زيره يا تخم زيره به رنگ زرد تا قهوه‌ای است كه به همان شكل يا به صورت كوبيده به عنوان ادويه در غذاهای شرقی به كار می‌رود. زيره كرمان معروف است و زيره به كرمان بردن به عنوان كار بيهوده و وارونه مَثَل گرديده و در شعر قديم فارسی مضمون قرار گرفته است.

◄ادامه در►

از صَلیب تا چُماق ... !

(مروری بر تبدیل و تغییر یک واژه)

(موضوع مورد بحث در این مقاله را هرگز ندیده و نخوانده اید.)

دکتر بهرام گرامی

  • در ایران باستان، قرن‌ها قبل از میلاد مسیح، بر روی درفش آریائی نشان بزرگی وجود داشته که در زبان عهد هخامنشی "یولیپ"، در متون هندی "ژولیپ" و در فارسی "چلیپ" یا "چلیپا" نامیده میشده است. بعدها عربها این نشان را بصورت معرّب آن یعنی صلیب نامیدند. این نشان مهم آریائی در ابتدا به عنوان اشعه مهرپرستی یا چرخِ خورشید (sun wheel) از یک نقطه بصورت چهار خط در چهار جهت بوده و بر سر هر خط ستاره‌ای وجود داشته است.

◄ادامه در►

سیزده ... !

مروری بر ریشههای خرافهء نحسی سیزده و شیوع عالمگیر آن

 

دکتر بهرام گرامی

  • در جهانی که خرافه سیزده گریبانگیر ملتهاست، ایرانیان بدون واهمه به پیشوازش میروند و با شادمانی آن را جشن میگیرند. حساب ما ایرانیها با سیزده از حساب دیگران جداست.

◄ادامه در►

"چَپدستی" و "چَپدستها"

مروری بر خصوصیّت چپ دستی و برخی مشکلات چپ دستان در جوامع مختلف

 

دکتر بهرام گرامی

  • بدن انسان آنقدرها که فکر میکنیم متقارن نیست. عدم تقارن داخلی که واضح است، قلب در سمت چپ و کبد در سمت راست قرار دارد و تقریباً در هر ده هزار نفر این وضعیّت برعکس است. در ظاهر و از خارج نیز عدم تقارن وجود دارد که چندان محسوس نیست. به چهره دوستانتان خیره شوید، شکل این نیمه صورت با آن نیمه کمی فرق دارد. اگر تصویر یک نیم رخ را با کمک آیینه کامل کنیم و تصویر نیم رخ دیگر را نیز چنین کنیم، دو تصویر کامل با هم مشابه نخواهند بود. غالباً هر کس با یک طرف صورت بیشتر میخندد و به هنگام تبسم لب به یک سمت بیشتر حرکت میکند.

◄ادامه در►

تـــــــــاک و انــــــــگور

در ادب فارسی

دکتر بهرام گرامی

  • تشبیهات و استعارات مربوط به تاک و انگور و دختر رز یا شراب بسیارند و شعر قدیم فارسی سرشار از مضامین بدیع و زیبا درباره آنهاست. رشد سریع و افقی ساقه ناموزون و خمیده تاک اتکای آن را به دار یا درخت دیگر ناگزیر می سازد. برگ پنجه‌ای شکل تاک را به دست و خوشه انگور را به زلف معشوق تشبیه کرده‌اند. دیدگان را به دانه انگور یا عنب مانند کرده‌اند و پرده‌ای از چشم را عنبیه (و پرده‌ای دیگر را زجاجیه) نامیده‌اند. انگور را آبستن شراب و شراب را دختر رز دانسته‌اند، شراب در خم را دختر مستور در حجاب و باده در شیشه را در پس پرده زجاجی گفته‌اند.

◄ادامه در►

پُرسش ادبی

(کتان و مهتاب)

 دکتر بهرام گرامی

  • در خلال تهیه سلسله مقالاتی در زمینه شعر و ادب فارسی، به ابیات بسیاری برخورده ام که در آن ها نور ماه یا مهتاب جامه کتانی (= پنبه ای) یا قَصَب را می فرساید، می پوساند یا چون آتش می سوزاند، و یا تار و پود آن را از هم می ریزد و می پاشد. در مورد جامه کتانی در لغت نامه دهخدا نیز چنین آمده که "... شاعران پاره شدن آن [را] به سبب نور ماه گفته اند و ... آن جامه در مهتاب قوت ندارد." این باور دیرینه توسط شاعران نامی، طی هزار سال، در بیش از دویست بیت شعرمضمون قرار گرفته است.

◄ادامه در►

نوروز = Nowruz

 دکتر بهرام گرامی

  • گوناگونی در نوشتن کلمه نوروز با الفبای لاتین بسیاری از غیرایرانیان را به این گمان انداخته که سال نو ایرانی نام و نشان درستی ندارد و یا گروه های مختلف ایرانی سال نو متفاوتی را جشن می گیرند. برای یکنواختی در معرفی این آیین بزرگ باستانی به جهانیان و به نشانهء وحدت ملی و همزبانی در جامعه جهانی ایرانی، همگان نوروز را به صورت Nowruz بنویسیم.

◄ادامه در►